تلفن: 07136341807 - 09354167938

گفتگوی فرضی با کاندیداهای شورای شهر در سال 1496

زمان مطالعه 14 دقیقه

بسمه تعالی
گفتگوی خبری ویژه شبکه «شهر امروز» را که در 10 اردیبهشت 1496 هجری شمسی با کاندیداهای شورای شهر، به صورت فرضی انجام می شود در زیر می خوانید. لطفاً دیدگاه و نظر خود را درباره ی این گفتگو بیان نمایید.

مجری: با نام و یاد پروردگار، در آستانه برگزاری یکصد و پنجمین انتخابات شورای شهر، گفتگوی خبری امروز را به چند نفر از نامزدهای محترم عضویت در این شورا اختصاص دادیم. امروز در خدمت جناب آقای دکتر کامران موسوی شهردار سابق، خانم دکتر شهره کریمی استاد معماری و شهرسازی دانشگاه، آقای دکتر سامان سمیعی وزیر اسبق فرهنگ، آقای مهندس مهدی کیانی مشاور سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی استان، خانم دکتر سپیده کامران منش مشاور سابق شهردار ملبورن در امور مهاجرین ایرانی و رئیس فعلی گروه سیاست گذاری شهری پردیس بین المللی دانشگاه، و حجت الاسلام والمسلمین جعفر سیادتی مدرس حوزه ی علمیه هستیم که به ایشان خوشآمد و خیرمقدم می گویم.
اولین دوره ی این سلسله گفتگوها 80 سال پیش، در 10 اردیبهشت 1416 هجری شمسی همزمان با تاسیس این شبکه برگزار شد که متن آن را می توانید از روی سایت ما مطالعه نمایید. آن موقع جمعیت شهر در حدود 5 میلیون نفر بود که امروز به 20 میلیون نفر افزایش یافته است. مهم ترین چالش های شهری که در گفتگوی آن روز مطرح شد شامل این موارد بودند: ترافیک و ازدحام؛ آلودگی هوا و محیط زیست؛ بحران آب؛ آسیب های اجتماعی اعم از فقر شهری، اعتیاد و کارتن خوابی؛ نابرابری جنسیتی در شهر؛ عدم دسترس پذیری معابر شهری و فضاهای عمومی؛ نداشتن شهر دوستدار کودک، دوستدار معلول و دوستدار سالمند؛نابرابری اقتصادی و اجتماعی، بافت فرسوده، نشست زمین، عدم آمادگی در برابر بحران های طبیعی؛ نبود مدیریت یکپارچه یا مدیریت واحد شهری؛ فقدان نظام جامع حمل و نقل شهری؛ کمبود فضاهای مناسب همگانی برای بانوان؛ ضعف مشارکت شهروندان و نهادهای اجتماعی در اداره امور شهر؛ بیکاری توام با رکود تورمی ؛ و سواره مدار بودن شهر به جای پیاده مداری!
جناب آقای دکتر موسوی! شما از سال 1484 تا 1492 مسئولیت اداره ی شهرداری را بر عهده داشتید. آیا همچنان مشکلات شهر را شامل همان موارد می دانید یا تفاوتی از این حیث احساس می کنید؟ راهکاری که به عنوان عضو شورای شهر در پیش خواهید گرفت چه خواهد بود؟

موسوی: با نام و یاد خدا و تشکر از برنامه
خوب شما، متاسفانه باید گفت عملکرد شهرداری ها و شوراهای شهر طی صد سال گذشته نتوانسته است بر مشکلاتی که بیان کردید فائق آید بلکه وضعیت امروز سخت تر و پیچیده تر شده است. هوای شهر دیگر آلوده نیست بلکه مسموم می باشد. به جویبارها و دریاچه های اطراف شهر حتی نمی توان نزدیک شد. فضاهای عمومی، فقط کسر ناچیزی از شهر را تشکیل می دهند و منازل مردم به قدری کوچک شده اند که کودکان حتی در منزل خود فضایی برای بازی ندارند. فضاهای سبز شهری عموماً با درخت و گیاهان مصنوعی ساخته می شود و بحران آب، محدوده ی خارج از شهر را غیرقابل سکونت کرده است.
به مشکلات فوق، باید گرمای شدید هوا، مشکل ریزگردها، باران های اسیدی، مسری شدن آسیب های روحی و روانی و فراگیری بیماری های مزمن را نیز افزود.
امروزه با پیشرفت فناوری و آگاهی های همگانی، نیازها و توقع مردم و شهروندان بالاتر رفته است. در گذشته، استفاده از وسایل نقلیه ی پرنده و آسانسورهای تردد زیرزمینی به شکل کنونی رایج نبود ولی اکنون با وجود 6طبقه شدن اتوبان ها، که 2 طبقه زیر زمین، 2 طبقه روی زمین و 2 طبقه هم در آسمان دارد، هنوز در طبقه ی ششم، با ترافیک و ازدحام وسایل نقلیه مواجهیم.
همان طور که می دانید، قانون مدیریت یکپارچه شهری در سال 1420 به تصویب رسید که اختیارات و بودجه ی شهرداری را تا حدی افزایش داد ولی به اعتقاد من، می بایست به جای این قانون، مدیریت واحد شهری را تصویب می کردند زیرا شهرداری در حال حاضر در نظام یکپارچه ی اداره ی شهر، فقط می تواند توصیه هایی به سایر سازمان های دولتی نماید ولیتوصیه های او ضمانت اجرایی ندارند. آن موقع 5 میلیون نفر جمعیت، 5 میلیارد دلار بودجه ی سالانه ی شهرداری و 100هزار نفر تعداد کارکنان شهرداری و سازمان های وابسته بود که امروز با 20 میلیون نفر جمعیت، این بودجه بیش از 15 میلیارد دلار و تعداد کارکنان شهرداری افزون بر 200 هزار نفر نیست و چنین ارقامی هرگز جوابگوی نیازهای یک شهر 20 میلیون نفری نخواهد بود.
ما طی 8 سال دوران شهرداری، هزاران کیلومتر اتوبان زیرزمینی، روزمینی و هوایی، دهها پل و تونل شهری، هکتارها پارک و فضای سبز و تعداد قابل توجهی تقاطع غیرهمسطح ساختیم که ضروری و کمک شایانی به حل مشکلات شهر بود ولی امروز زمان آن رسیده که از رویکردهای مهندسی و کالبدی به سمت اقدامات فرهنگی و اجتماعی و اعمال سیاست های صحیح مدیریتی، ترافیکی و زیست محیطی برویم. به همین منظور، ما در زمان شهرداری خود، حدود ده هزار نفر متخصص امور فرهنگی و اجتماعی را استخدام کردیم که منجر به نوعی تحول و پویایی در بین فعالان این عرصه ها گشت. ساخت چند دریاچه ی مصنوعی دارای آب تمیز و فضاهای تفریحی و عمومی مختلف از دیگر افتخارات ماست.
بازارچه های عمومی میوه و تره بار، اماکن عرضه خواربار، فروشگاه های زنجیره ای شهروند و فروشگاه های آنلاین متعلق به شهرداری، گامی بود که هم به کنترل قیمت های بازار، هم تامین مایحتاج مردم، هم ایجاد اشتغال و هم تامین بخشی از درآمد پایدار شهرداری که می تواند جایگزینی برای درآمدهای ناپایدار چون تراکم فروشی باشد کمک می کرد.
راهکاری که من در دوره ی جدید شورای شهر در پیش خواهم گرفت این خواهد بود که شهرداری را از یک سازمان خدماتی تبدیل به نهاد اجتماعی کنیم.

مجری: ضمن تشکر از دکتر موسوی شهردار سابق، از خانم دکتر کریمی استاد معماری و شهرسازی دانشگاه خواهشمندم نظر خود را در همین رابطه بیان فرمایند.
کریمی: به نام خدا و با تشکر از فرصتی که در اختیارم گذاشتید، قبل از بیان عرایض خود، نکاتی پیرامون صحبت های جناب آقای موسوی می گویم. فرمودند کیلومترها اتوبان، پل، تونل و تقاطع غیرهمسطح ساخته اند که کمک شایانی به حل مشکلات شهر کرده است. بنده با این دیدگاه کاملاً مخالفم. در علم معماری و شهرسازی دنیا گفته می شود که باید حدود 25 درصد از فضای هر شهر به معابر سواره اختصاص یابد که اکنون بعضی شهرهای دنیا به عدد 20 درصد نیز رسیده اند ولی قبل از شهرداری آقای موسوی این عدد در حد 30% بود که ایشان به 35% رساندند. بزرگترین، عریض ترین و مناسب ترین معابر باید برای عابر پیاده باشد زیرا شهر برای انسان ها ساخته می شود، نه غول های پرنده! تا وقتی که سیاست های شهری ما را بشقاب پرنده سازان تعیین کنند نتیجه جز این نخواهد بود که من امروز وقتی می خواستم از محل پارک بشقاب پرنده ی خود تا ساختمان شما بیایم هیچ معبری برای عبور به عنوان عابر پیاده نداشتم و مجبور شدم بشقاب پرنده ام را روی سقف همین ساختمان پارک نمایم. هر چه ظرفیت تردد بشقاب پرنده را افزایش دهیم مشوقی برای تردد با بشقاب پرنده ی شخصی خواهد بود و کمکی به حل ترافیک شهر نمی کند. مشکلات ترافیکی را تنها با سیاست های ترافیکی می توان حل نمود، مثلاً این که تردد با بشقاب پرنده ی تک سرنشین در بعضی بخش های شهر، مشمول هزینه باشد یا نظام جامع حمل و نقل عمومی، رساندن مسافرین به مقصد را سریعتر از بشقاب پرنده ی شخصی انجام دهد.
آقای دکتر موسوی بودجه و نیروی انسانی شهرداری را کافی ندانستند و استخدام ده هزار نفر نیروی متخصص اجتماعی و فرهنگی را جزو افتخارات خود تلقی کردند در حالی که در پارادایم شهر هوشمند، اداره ی یک شهر 20 میلیون نفری احتیاج به بیش از 20 هزار نفر کارمند ندارد و اکنون با حدود 190 هزار نفر نیروی انسانی مازاد در شهرداری مواجهیم. منظور این نیست که باید افراد شاغل در شهرداری را اخراج کرد ولی به طور معمول، سالانه 5% از نیروهای شهرداری بازنشسته یا منتقل می شوند که چنانچه سیاست عدم گسترش بدنه ی شهرداری را در پیش بگیرند منجر به کوچک سازی و چابک سازی می گردد.
دریاچه های مصنوعی که از جمله دستاوردهای دوران شهرداری خود دانستند، هیچ کمکی به بهبود اکوسیستم مناطق مذکور نکرده بلکه تمام منابع شهری را برای تصفیه ی آب و نگهداری دریاچه های چندهکتاری به سمت خود می بلعد.
ورود شهرداری را به بازار تجارت و عرصه هایی که بخش خصوصی می تواند در آن فعالیت کند اعم از ایجاد فروشگاه های زنجیره ای و میادین آنلاین و فیزیکی را که با نهضت Mega-Mallسازی نیز همراه شده است یک سیاست کاملاً اشتباه و مغایر با اصل 44 قانون اساسی می دانم.
با تبدیل شدن شهرداری از سازمان خدماتی به نهاد اجتماعی و ایجاد منابع درآمد پایدار برای شهرداری کاملاً موافقم که در پرتو قانون جدید شهرداری ها باید حتماً به آن سمت برویم. به اعتقاد من، تنها منبع منطقی که شهرداری باید از آن کسب درآمد کند Tax می باشد. رویکرد فرهنگی و اجتماعی در شهرداری را زمانی می توان دنبال کرد که امور خدماتی تا حد امکان خصوصی سازی و مردمی شود و البته باز هم در این صورت، خدمات مذکور همواره جزئی از وظایف شهرداری خواهد بود.
من رویکرد خود در شورای جدید شهر را حرکت به سمت شهر هوشمند می دانم. امروزه کنترل هوشمند ترافیک از طریق روش های ماهواره ای، نظارت تصویری بر فضاهای عمومی شهر، سیستم های Road Billing یا پرداخت هزینه به ازای مسافت طی شده توسط خودرو، کنترل انرژی مصرفی چراغ های معابر شهری از طریق روشن و خاموش شدن هوشمند آنها، استفاده از خودروهای بی نیاز از راننده، آسانسورهای زیرزمینی به عنوان جایگزین مترو، ارائه خدمات دولت الکترونیک و سیستم های ناوبری موبایلی در دنیا بسیار رایج شده اند. با بودجه ی ساخت یک تقاطع غیرهمسطح می توان تقریباً 100 سازمان دولتی شهر را مجهز به سیستم خدمات غیرحضوری و موبایلی کرد. تمام دولت و خدمات آن را می توان در یک ساعت مچی هوشمند خلاصه نمود. کوچک سازی و چابک سازی شهرداری و اصلاح چارت سازمانی آن را ضروری می دانم. در حال حاضر شهرداری فاقد چارت سازمانی و ساختار گزینش مدون است و تمام استخدام هایش به صورت رابطه ای و سلیقه ای انجام می گیرد.

موسوی: من با رویکرد هوشمندسازی موافقم ولی این که خیل انبوه نیروهای دولتی را به بهانه ی غیرحضوری کردن خدمات یا اصلاح چارت سازمانی از شغل خود بیکار کنیم رویکرد صحیحی نخواهد بود. نیرویی که اکنون در دولت با 15% کارایی خدمت می کند اگر او را مرخص نماییم، کارایی وی به صفر می رسد و اقتصاد ما آنقدر پویا نیست که او را سریعاً به کار مجدد جلب کند.
تنها راه مدیریت بیکاری پنهان در سازمان ها تعدیل نیرو نیست بلکه می توان با افزودن به مسئولیت های سازمان، نیروی انسانی را در بخش های جدیدی به کار گرفت. مثلاً چنانچه در قانون مدیریت واحد شهری، بخشی از مسئولیت های دولت به شهرداری انتقال یابد، نیروی انسانی گسترده ای برای اجرای آن وظایف لازم خواهد بود.

کریمی: در این رابطه باید نگاهی به ماموریت ها و اهداف شهرداری انداخت. شهرداری مسئول استخدام تمام افراد بیکار در شهر نمی باشد بلکه ماموریت او حل مشکلات شهر است و باید با کمترین هزینه، بیشترین کارآمدی را داشته باشد. در پایان صحبت های خود خاطرنشان می کنم که من نیز مدیریت واحد شهری را بیش از مدیریت یکپارچه می پسندم. در واقع، شهرداری یک حکومت محلی است لذا باید به مثابه دولت-شهر، تمام اختیارات دولت در ابعاد شهری را داشته باشد. در آن صورت، شورای شهر به معنای واقعی تبدیل به شورای شهر می گردد و دیگر صرفاً شورای شهرداری نخواهد بود. در عین حال، این اختیارات و مسئولیت ها باید به مرور زمان توام با ظرفیت سازی به شهرداری منتقل گردد تا امکان انجام آنها را داشته باشد.

مجری: با تشکر از سرکار خانم دکتر کریمی استاد معماری و شهرسازی دانشگاه، از جناب آقای دکتر سمیعی وزیر اسبق فرهنگ خواهشمندم رویکرد خود را در اداره ی شهر با شورای جدید بیان فرمایند.
سمیعی: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین! آقای دکتر موسوی و خانم دکتر کریمی فرمودند که با تبدیل شدن شهرداری از سازمان خدماتی به نهاد اجتماعی موافقند. من نیز به عنوان یک فعال عرصه ی توسعه ی فرهنگی و اجتماعی، این رویکرد را می پسندم ولی باید دانست که اساساً شهرداری نمی تواند یک نهاد اجتماعی باشد ولی قادر است تبدیل به نهاد خدمات اجتماعی گردد. بزرگترین نهاد اجتماعی که در کشور ما به رسمیت شناخته می شود خانواده یا خانوار است که سرپرست و اعضای آن بدون دریافت کارمزد و صرفاً با اهداف خیر جمعی در راستای منافع مشترک گام بر می دارند. شورای شهر را می توان به مفهوم نهاد اجتماعی نزدیک تر دانست ولی از آنجا که اعضای شورا نیز بابت خدمات خود حقوق می گیرند، باید گفت که یک نهاد مدنی یا مردمی است ولی نهاد اجتماعی به حساب نمی آید. تا کنون طبق قانون، تمام فعالیت های کالبدی شهرداری که در ابعاد بزرگ بایست انجام می شد ملزم به تامین پیوست فرهنگی بودند در حالی که به اعتقاد من باید توسعه ی فیزیکی، پیوستی برای اهداف فرهنگی و اجتماعی باشد.
شهرداری در کشور ما به مثابه حکومت محلی یا لااقل کاریکاتوری از حکومت محلی تلقی می شود که در این صورت باید برای تعیین اهداف آن به علت تشکیل حکومت ها توجه نمود. در تمام کشورهای دنیا، حکومت ها با هدف توسعه ی اجتماعی تشکیل می شوند ولی بعد از مدتی، به دلیل کشش موجود در عرصه ی سیاست، به مسیر توسعه ی سیاسی می افتند یا بهتر بگویم به گرداب بازی های سیاسی فرو می روند. به اعتقاد من، اگر یک اجتماع توسعه یافته داشته باشیم، تمام امور شهر را اداره می کنند و نیازی به 20هزار نفر نیروی انسانی برای اداره ی شهر نخواهد بود. در برخی شهرهای دنیا با جمعیت مشابه می بینید که تنها نیروی دائم در شهرداری، خودِ شهردار است که فقط نقش نظارتی و حمایتی دارد و بقیه ی امور را مردم اداره می کنند.
خانم دکتر کریمی، شهرداری را به مثابه حکومت محلی یا دولت شهر دانستند که باید اختیارات تام را در اداره ی شهر داشته باشد. به اعقتاد من، زمان آن رسیده که حکومت ها دست از حکومت کردن بردارند و به سمت حکمروایی بروند. غربی ها عبارت Good Governance یا حکمروایی خوب را سرلوحه ی شکل دادن به دولت های محلی می دانند. الگوی مد نظر من، نوع خاصی از حکمروایی خوب است که اسمش را «نظام اجتماعی خداپسندانه» می گذارم. در تشریح این نظام اجتماعی، در سایت شخصی خود به نام «ناخدا» توضیح کامل داده ام ولی همین قدر بگویم که اگر من اختیاری در تغییر روال های موجود داشته باشم، اداره ی تمام امور شهری را به مردم می سپارم. در شهر ایده آل من، همه ی تصمیم گیری ها از پایین به بالا و در قالب نظام اجتماعی اتفاق می افتد.

مجری: با تشکر از جناب آقای دکتر سمیعی وزیر اسبق فرهنگ، از جناب آقای مهندس کیانی مشاور سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی خواهشمندم رویکرد خود را در شورای شهر احتمالی آینده بیان فرمایند.
کیانی: با نام ایزد منان و عرض سلام خدمت بینندگان محترم شما، در واقع تجربه ای که جناب آقای دکتر سمیعی بیان کردند را ما قبلاً در سازمان صنایع کوچک می خواستیم به اجرا در آوریم ولی موفق نبود. مشابه نظام تقسیمات شهری که شامل محله، ناحیه، منطقه و شهرداری مرکزی است، ما نیز شهرک صنعتی، ناحیه صنعتی، شرکت استانی و سازمان مرکزی داریم. رئیس سازمان تصمیم گرفتند مردمی سازی فعالیت ها را از سطح شهرک به پایین آغاز و سپس به سطوح بالاتر منتقل کنند ولی آنچه متوجه شدیم این بود که در نظام اقتدارگرای سازمان های دولتی فعلی که بخش اعظم منابع مالی و فیزیکی در دست دولت است، مردم با جمع آوری حق شارژ از عهده ی انجام امور زیرساختی و زیربنایی بر نمی آیند، لذا تصمیم بر این شد که شهرک ها به صورت هیئت امنایی متشکل از منتخبین مردم و با ریاست نماینده ی سازمان تشکیل شوند و امور روبنایی را مردم انجام دهند تا امور زیربنایی همچنان توسط دولت به انجام برسد. از سطح شهرک به بالا، مردمی نشده ولی تفویض اختیار کامل از سوی رئیس سازمان به شرکت استانی و نواحی صنعتی صورت گرفته است تا بتوانند مسائل و مشکلات را با اختیار تام محلی رفع و رجوع کنند. دبر عوض، نظارت عالیه ی سازمان مرکزی را تقویت نمودیم. به اعتقاد من، شهرداری نیز به جای این که دائماً به فکر گرفتن بخشی از وظایف دولت و افزودن به مسئولیت های خود باشد، لازم است همین مسئولیت ها و وظایف فعلی خود را به سطوح پایین تر تفویض نماید.
آقای دکتر موسوی فرمودند یکی از راه های به کارگیری نیروهای مازاد شهرداری، گرفتن مسئولیت های دولت و انجام آن توسط شهرداری است. اگر تصور کنید هنگامی که آموزش و پرورش به زیرمجموعه ی شهرداری بیاید، نیروهای نگهداری فضای سبز شهرداری می توانند پست های خالی معلمی در آنجا را پر کنند کاملاً در اشتباه هستید زیرا هر کدام از سازمان های دولتی، خودشان به تنهایی با انبوهی از مازاد نیروی انسانی مواجهند که همراه با سازمان به زیرمجموعه ی شهرداری می آید.
رویکرد من در شورای شهر آتی، تقویت تولید، اشتغال و خودکفایی و همچنین ترویج کالای ایرانی از طریق smeها یعنی صنایع کوچک و متوسط و همچنین مبارزه با قاچاق و دلالی خواهد بود.

مجری: با سپاس از جناب آقای مهندس کیانی مشاورر سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی، از جناب حجه الاسلام والمسلمین سیادتی مدرس حوزه ی علمیه خواهشمندم رویکرد ایده آل برای شورای شهر آتی را تشریح نمایند.
سیادتی: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، انه خیر ناصرٍ و معین! من هم با خودکفایی و تقویت smeها یعنی صنایع کوچک و متوسط موافقم ولی باید به خاطر داشت که تنها راه توسعه ی اقتصادی شهر از توسعه ی صنایع نمی گذرد بلکه خدمات و تجارت نیز می تواند ارزش افزوده برای شهر داشته باشد. به اعتقاد من، شهر ما دارای موقعیت تجاری عالی است و می تواند به جای بعضی از کشورهای همسایه، به مثابه مرکز توزیع کالای منطقه عمل کند. باید دانست که تجارت یکی از حلقه های تولید است و هنگامی که آن را تضعیف کنیم تولید را از بین برده ایم. حتی پیامبر ما هم تاجر بود، صنعتگر نبود.
به اعتقاد من، تعالی اخلاق و عدالت اجتماعی و همچنین احیای بافت های فرسوده را باید رویکرد اصلی شورای شهر و شهرداری آینده دانست. در حال حاضر، بافت های فرسوده ی شهری، از یک سو با فقر و نابرابری و از طرف دیگر با انواع جرم و انحطاط اخلاقی مواجهند و از طردشدگی و آسیب های اجتماعی رنج می برند.البته انحطاط اخلاقی و فرسودگی فرهنگی، تنها منحصر به یک بافت یا قشر خاص نیست و حتی اقشار تحصیلکرده و علمای دینی ما را نیز در بر گرفته است. «لِفِور» در کتاب «حق به شهر» راجع به حق شهروندی اقشار گوناگون بخصوص اقشار آسیب پذیر اعم از معلولین، معتادان، زنان سرپرست خانوار، کودکان کار و خیابانی و سالمندان سخن می گوید. سیاست های نوسازی دولتی و تمرکزگرای پیشین هرگز نتوانست مشکل آن بخش ها را حل کند بلکه تنها با «اعیان سازی» بافت فرسوده باعث فرار یا رانده شدن اقشار آسیب پذیر از آن بخش ها به مناطق حاشیه ای گشت. حاشیه نشینی در شهرهای قدیم یک معضل بود ولی در شهرهای امروز، حاشیه نشینی در حاشیه ی مناطق حاشیه نشین را شاهدیم. من معتقد به رویکرد بازآفرینی شهری به جای نوسازی صرفاً کالبدی و فیزیکی هستم.
نکته ی دیگر این که در شورای شهر آتی، یک هفته را به نام «هفته ی آب و انرژی» خواهیم نامید. در شهر ما هیچ چیز به اندازه ی آب و انرژی تلف نمی شود. هیچ جای دنیا مثل ما به بنزین، که به مثابه سیگار برای ریه های شهر است، یارانه پرداخت نمی کنند که خود مشوقی برای اتلاف انرژی و تردد با بشقاب پرنده های شخصی است.

مجری: با تشکر از حجت الاسلام والمسلمین سیادتی، از سرکار خانم دکتر کامران منش مشاور پیشین شهردار ملبورن در امور مهاجرین ایرانی و رئیس گروه سیاست گذاری شهری پردیس بین الملل دانشگاه خواهشمندم رویکرد خود را در شورای شهر آتی تشریح فرمایند.
کامران منش: با عرض سلام و ادب و احترام خدمت بینندگان گرامی، ابتدا می خواهم به این غلط رایج و مصطلح اشاره کنم که مفهوم sme را معادل با صنایع کوچک و متوسط می دانند در حالی که در تمام دنیا، sme به معنای کسب و کارهای کوچک و متوسط شناخته می شود و همان طور که حاج آقا سیادتی فرمودند، صرفاً صنعت را نمی توان موتور محرک و پیشران توسعه ی اقتصادی دانست. من با ایده ی توسعه ی اجتماعی، حکمرانی خوب و یا نظام اجتماعی خداپسندانه کاملاً موافقم و فقط چند تجربه از شهرداری ملبورن را به آن اضافه می کنم. نکته ی اول این که شعار شهرداری ملبورن، Accessible City for All ینی شهر دسترس پذیر برای همه بود لذا هیچ پروژه ی شهری به اجرا در نمی آمد مگر که از نهادهای محلی از جمله شورای محله و انجمن معلولین محل تاییدیه ای قبل، حین و بعد از اجرا بگیرد. طرح های شهری قبل از اجرا در تابلوی اعلانات و سایت شهرداری محله به معرض دید و نظرخواهی عمومی گذاشته می شدند و مردم روی آنها کامنت می گذاشتند. قبل از اجرای هر طرحی با مردم و ذینفعان محلی درباره ی آن صحبت می شد. نکته ی جالب دیگر این که شهردار ملبورن، اداره ی شهر را با روش های کاملاً مجازی انجام می داد و محل استقرار فیزیکی خود را همواره در محلات حاشیه ای و آسیب پذیرتر می گذاشت تا از نزدیک با مسائل مردم آشنا باشد. در آنجا هیچ گاه سرقت خودرو اتفاق نمی افتد زیرا سیستم های نظارت ترافیکی، در هر لحظه مکان تمام خودروها و هویت آنها را کشف می کنند و هر گاه یک خودرو بدون سیستم GPS وارد شهر شود فوراض حسگرهای پلیس گزارش می دهند. شهرداری ملبورن، وظیفه ی اصلی خود را دو چیز می داند: 1- بیمه، 2- مالیات! با این دو ابزار است که عدالت را برقرار می کند. بقیه ی امور شهری مثل آموزش و پرورش، آب، برق، گاز، فضای سبز و… از طریق نهادهای مردمی اداره می شوند.
در ملبورن، معضلات شهری به کمک بخش خصوصی برطرف می گردد. مثلاً اگر یک نقطه ی شهر ناامن یا محل تصادفات و تلفات باشد چنانچه بخش خصوصی بتواند آن نقطه را ایمن سازی کند، به همین نسبت به او اجازه می دهند از منافع شهری بهره مند گردد، مثلاً تابلوهای تبلیغاتی در نقاطی از شهر نصب و از طریق آنها کسب درآمد کند. به نظر من تلفات و خسارت های ترافیکی را باید معضل اصلی شهر امروز دانست. سالی 5000 نفر در شهر ما بر اثر تصادف کشته، 50000 نفر معلول، 10000 نفر مجروح و صدها هزار نفر دچار خسارت مادی می شوند که این را نمی توان حادثه دانست بلکه فاجعه است. معتقدم باید ورود هر گونه خودرو یا بشقاب پرنده ی غیراستاندارد را به شهر ممنوع کرد.
حاج آقا فرمودند هیچ چیز به اندازه ی آب و انرژی تلف نمی شود. یک چیز را می شناسم که بیش از آب و انرژی تلف می گردد و آن، عمر انسان هاست. به نظر من همان طور که یک هفته به نام «هفته ی وقف» داریم باید یک هفته هم به نام «هفته ی وقت» داشته باشیم که در آن زمان، کلیه ی سازمان های دولتی و مردمی، برای بهینه سازی استفاده از زمان تلاش نمایند. آزادی بیان و اندیشه، توسعه ی رسانه های خصوصی و مردمی، توسعه ی گردشگری و جهانگردی و بهبود ارتباطات بین المللی را از دیگر ضرورت های شهری می دانم.
به نظر من، نظام آموزش و پرورش، آموزش عالی، رسانه ها و کلیه ی نهادهای شهری باید زیرمجموعه ی شورای توسعه ی اجتماعی باشند و از رویکردهای آموزشی و پژوهشی محض به سمت نوآوری و کارآفرینی حرکت نمایند.
نکته ی آخر این که اخیراً شهرهای دنیا روی پرورش نیروی انسانی به عنوان یک صنعت پر درآمد حساب می کنند. شهر و کشورمان را از این حیث بسیار مستعد می بینم. حجم نیروی انسانی که ما تربیت می نماییم بالاست و اگر فقط یک نفر از آنها را به خوبی شکوفا کنیم، به اندازه ی یک منبع ثروت شهری ارزش خواهد داشت.

مجری: از همراهی شما و بینندگان گرامی بسیار ممنونم. متن این گفتگو به طور کامل پیاده خواهد شد و روی سایت ما و سایت ایران نوپندار قرار می گیرد. برنامه ی فرداشب مصاحبه با نمایندگان احزاب سیاسی در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. تا درودی دیگر، بدرود!

دیدگاهتان را بنویسید

بستن منو